می گویند پلنگ را خوی غریبی است که هیچکس و هیچ چیز را بالاتر از خود نمی تواند دید. در شبهای بدر کامل، دیدن ماه بلند پلنگ را به خشم و جنونی می کشاند که از سنگها و صخره ها برجهد و حریف گستاخ را از افلاک به خاک فرو نشاند. فاجعه زندگی پلنگ نیز وقتی شکل می گیرد که می پندارد در جهشی از فراز قله، بر ماه دست خواهد یافت- اما غرور شکسته ِ پلنگ وقتی به باطل بودن خیالش پی می برد که به خیره چنگ در هوا زده و نومید و خسته با استخوانهای درهم، شکسته از پرواز بی ثمرش، بر صخره های تیز فرو افتاده است و زخمهای مهلکش مهتاب را به خون بیاراسته.
مسئولیت فایل آپلود شده بر عهدهی کاربر آپلودکننده میباشد، لطفا در صورتی که این فایل را ناقض قوانین میدانید به ما گزارش دهید.